صفحات

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

قدرت ارتباط های ضعیف – 2



تأملی در شبکه های اجتماعی مجازی سبز





سرآغاز
هنوز میان جامعه شناسان در تلقی شبکه های مجازی به عنوان بخشی از شبکه اجتماعی اختلاف نظر است و اغلب پژوهشگران حوزه شبکه های اجتماعی، در شبکه های شخصی افراد جایگاهی برای رابطه های مجازی قائل نیستند. بنابراین، نمی توان به سادگی کاربرد و نقش های شبکه های مجازی را معادل شبکه های حقیقی دانست. باوجود این، در موردِ خاصِ جنبش های اجتماعی و کنش های جمعی، برای شبکه های اجتماعی مجازی در داشتن نقش هایی مشابه آنچه شبکه های اجتماعی حقیقی برعهده دارند تقریبا اتفاق نظر وجود دارد. بویژه پس از گذراندن تجربه تحولات یکسال گذشته در ایران، نقش اطلاع رسانی و در معرض جنبش قرار دادن افراد بی تردید پذیرفته شده می نماید.
در نوشته پیشین اشاره شد تقویت شبکه های اجتماعیِ غیررسمی برابر با استحکام بخشیدن یا گسترده کردن رابطه ها نیست. بسته به کارکرد شبکه های اجتماعی و کاستی ها و ضعف های موجود در آن، ویژگی و عنصری از شبکه های اجتماعی اهمیت می یابند که در تقویت آن باید در مرکز توجه قرار گیرند. برای نمونه ادعا شد برای نفوذ جنبش سبز در میان گروه های مختلف اجتماعی محتمل است رابطه های ضعیف بیش از رابطه های مستحکم و قوی نقش بازی کنند. در این نوشته بر آنم بحث چگونگی تقویت شبکه های اجتماعی را در فضای مجازی پی بگیرم و به ویژگی ها و عناصر از شبکه های مجازی اشاره کنم که برای کارآمدی شبکه های مجازی در جنبش سبز حائز اهمیت هستند؛ اما عموما مغفول مانده اند.

تفاوت افراد و رابطه ها در فضای مجازی با حقیقی
شبکه اجتماعی متشکل از «افراد» (یا گِرِه ها) و «رابطه» های مابینشان است(1) و عموما شبکه اجتماعی به شکل نمادین و سادۀ نقاط و اتصالات نمایش داده می شود. بدلیل تفاوت های دو فضای حقیقی و مجازی این هر دو عنصر در شبکه های اجتماعی حقیقی با شبکه های مجازی  تفاوت های شکلی و ماهوی دارند. همین افتراقات عامل مجزا شدن شبکه های اجتماعی مجازی و حقیقی می شود و به تبع آن کارکردها و نقش های متفاوت این دو بروز می کند. پدیدآورندگان شبکه های مجازی در سیر پیشرفت و توسعه این شبکه ها در راهِ رفعِ تفاوت شکل و جنس رابطه ها گام برداشته اند. اولین گام ایجاد صورتک ها بود که عواطف و احساسات را به شکل نمادین منتقل می کنند. در گام های بعد عکس و صدا و ویدئو وارد شدند و هم اکنون با رشد تکنولوژی روابط مجازی شباهت های بسیاری با روابط حقیقی پیدا کرده است و همین امر یکی از دلایل افزایش مدافعان تلفیق شبکه های مجازی و حقیقی است.
اما عنصر دیگر، یعنی «گِرِه» ها همچنان محل اختلاف مانده اند. آن چه که به بحث کنش های جمعی و جنبش های اجتماعی بازمی گردد، اتفاقا بیشتر بر تفاوت همین عنصر یعنی افراد (یا گره ها) استوار است. در شبکه های اجتماعی غیررسمیِ حقیقی چون شبکه خانواده، دوستان، همکاران، همکلاسی ها یا شبکه های رسمیِ حقیقی چون احزاب سیاسی و تشکل های غیردولتی، افرادی که در رابطه با یکدیگر قرار می گیرند هویتشان روشن و یگانه است. این برخلاف شبکه های مجازی است که هویت کاربران می تواند هم در پس فاصله ها مخفی و ناروشن باشد و هم یک فرد می تواند چندین هویت و شخصیت با نام های کاربری متفاوت داشته باشد و اتفاقا می تواند هیچ یک از آن هویت ها با هویت خودِ شخص خوانا نباشد. بدین ترتیب با داشتن کاربرهای با هویت های چندگانه و ناروشن، در شبکه های اجتماعی مجازی مشکلاتی افزون بر شبکه های اجتماعی حقیقی در حس اعتماد و اطمینان پدید می آید.

اعتمادسازی مقدم بر افزایش اعضا
در برخی شبکه های اجتماعی مجازی چون اُرکات حس اعتماد با محدودیتِ دعوتنامه بازیابی می شود. در اینگونه شبکه ها برای ورود به شبکه اجتماعی نیاز به دعوت نامه از یک عضوِ شبکه است. بدین ترتیب زنجیروار افراد شناسایی می شوند یا به عبارت بهتر این تصور یا حس برای اعضا ایجاد می شود که همه افراد به نوعی شناسایی شده اند. ولی شبکۀ اجتماعی فیسبوک و برخی دیگر از شبکه های اجتماعی محدودیت های ورود به شبکه را برداشته اند. برخی دیگر از شبکه های اجتماعی چون بالاترین نیز باوجود محدودیت دعوتنامه، اصولا برپایه نام مستعار و هویت مجازیِ کاربران شکل گرفته اند. این ویژگی ها بستری برای بروز و گسترش کاربران با هویت های مخدوش فراهم کرده اند و به تبع آن چنین شبکه های اجتماعی مجازی ای را اصولا شبکه هایی غیرقابل اعتماد ساخته اند. شاید این موضوع آسیب و کاستی ای جدی برای کاربردهای عمومیِ شبکه های مجازی به حساب نیاید، ولی این وضعیت، تناقضاتی در کاربرد شبکه اجتماعی مجازی در یک جنبش اجتماعی پدید می آورد و یافتن راهکارهایی برای رفع آن را ضروری میکند.
یکی از بااهمیت ترین بحث ها پیرامون جنبش های اجتماعی بحث مشارکت است. از عوامل افزایشِ مشارکت، می توان به میزان اعتماد اجتماعی اشاره کرد. هر چه این اعتماد کمتر باشد مشارکت نیز کمتر خواهد شد. در یک شبکه قابل اعتماد و همراه با اطمینان خاطر بالا میزان مشارکت در کارهای جمعی، از خود گذشتگی، استقامت و پایداری بر عهد مشترک، بیشتر است. با همین فرض می توان ادعا کرد توجه به میزان قابل اعتماد بودن شبکه های اجتماعی مجازی برای جنبش سبز حائز اهمیت است. تقویت شبکه های اجتماعی مجازی تنها به گسترده شدن آن و کیفیت آن ختم نمی شود. اعتمادسازی در یک شبکه اجتماعی مجازی برای مشارکت بیشتر نیز بسیار اهمیت دارد. غریبه و غیرقابل اعتماد بودن فضای مجازی تنها از طریق افزایش تصور هزینه کنش جمعی، بر مشارکت اثر منفی نمی گذارد، بلکه به سبب ایجاد وضعیت ناآگاهی از رفتار دیگران نیز مشارکت را نامحتمل می کند. برای تصمیم به مشارکت، احتمال موفقیت در دستیابی به هدفِ مشترک و میزان هزینه محتملِ کنش دو فاکتوری است که آگاهی به آنها ضروری است و این هر دو به پیشبینی از کنش دیگران بستگی دارد.  با نگاهی دیگر نیز می توان ادعا کرد که شبکه مجازی با کاربران مخدوش و مجازی امکان تنبیه اجتماعی را که یکی از مهمترین عوامل شکلگیری هنجار اجتماعی است سلب می کند. در چنین شبکه اجتماعی مجازی ای، هنجار به نفع مشارکت در جنبش نامحتمل است شکل گیرد و نهادینه شود.
در تلاش در رفع این نقیصه در سطح نخست توصیه می شود ضریب اعتماد و امنیت شبکه های اجتماعی سبز، هم اندازه با گستردگی و اندازه آن مورد توجه پدیدآورندگان این شبکه های اجتماعی قرار گیرد. متاسفانه شبکه های تازه تاسیس مانند سبزلینک به موضوع مهم قابل اعتماد بودن شبکه ها به اندازه نفوذ آن ها توجه نداشته اند. در سطح دیگر، فعالان جنبش سبز نیز باید در شبکه های اجتماعی مجازی بویژه فیسبوک رویکرد خود را از توجه کامل به گسترده کردن و پرتعداد کردن دوستان به سوی اطمینان بخش کردن شبکه مجازی تغییر دهند. اینکه مخالفان در شبکه های مجازی حضور یابند یا بسیاری افراد حقیقی با نام های مستعار در شبکه های مجازی حضور داشته باشند مشکل نیست، دشواری از آنجا پدید می آید که بسیاری کاربرهای بی هویت برای اهداف خاص به این شبکه ها رخنه می کنند.
لازم به ذکر است، شبکه مجازی مملو از کاربرهای ناشناخته  نه تنها از طریق تزریق حس بی اعتمادی، میزان مشارکت را در جنبش اجتماعی کاهش می دهد، بلکه سر بزنگاه ها امکان وارد شدن ضربه هایی بر پیکر جنبش را از فراهم می کند. اخبار کذبی که در شبکه های اجتماعی می چرخد یا بهره برداری های سیاسی که از اطلاعات شخصی افراد می شود از آن دست است.

قدرت ارتباط های ضعیف
مطابق یافته های طرح آمارگیری از کاربران اینترنتی(2) در سال 1387 «از مجموع 18.87 میلیون خانوار کشور در حدود 4.98 میلیون خانوار (26.5 درصد)، [در یکسال منتهی به دی ماه 1387] از اینترنت استفاده کرده اند، یعنی حداقل یک عضو خانوارها، کاربر اینترنت بوده است». و در این سال ضریب نفوذ اینترنت در کشور 11.1 درصد برآورد شده است (71840000 نفر جمعیت کشور، 7960000 نفر کاربر اینترنت). اما نکاتی که برای بحث ما قابل توجه هستند آن که: بیشترین ضریب نفوذ اینترنت در کشور به ترتیب مربوط به تهران با 16.4درصد، استان اصفهان با 15.3 درصد و استان یزد با 14.5 درصد است. البته باید توجه داشت نظر به جمعیت استان ها 28.8 کاربران اینترنت کشور در تهران و 8.9 درصد در استان اصفهان و 6.6 درصد در استان فارس زندگی می کنند.  از مجموع کاربران اینترنت کشور 91.1 درصد در نقاط شهری و تنها 8.9 درصد در نقاط روستایی زندگی می کنند. ضریب نفوذ مناطق شهری 15.0 و مناطق روستایی 3.0 درصد بوده است. 69.8 درصد کاربران اینترنت کشور 15 تا 29 ساله هستند و از مجموع کاربران اینترنت 6 سال و بالاتر، 54.5 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند.
هرچند تعریفی که در این پیمایش از کاربر اینترنت شده است (3) نتایجی خوشبینانه نسبت به ضریب نفوذ اینترنت در کشور به همراه می آورد، اما برای استفاده ما این آمار معتبر هستند. به طور خلاصه آنچه که این یافته ها به ما نشان می دهد را می توان چنین خلاصه کرد: کاربران اینترنت در ایران با اکثریت قوی شهرنشین، جوان و تحصیلکرده هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت ساکنان شهرهای کوچک و روستانشینان، غیرجوانان و غیردانشگاهیان در شبکه های اجتماعی مجازی حضور تقریبا ناچیزی دارند و اتفاقا این گروه های اجتماعی در فضای حقیقی نیز در شبکه های اجتماعی مجزایی قرار دارند. همانطور که در نوشته پیشین (قدرت ارتباط های ضعیف -1) اشاره شد، شبکه های اجتماعیِ مجزا، از طریق رابطه های ضعیف به یکدیگر متصل هستند و اصولا پل های ارتباطی دو شبکه مجزا همین رابطه های ضعیف است که اطلاعات و اخبار از آن طریق منتقل می شوند. با همین منطق در شبکه های اجتماعی مجازی و با تمرکز بر کاربردهای آن در جنبش سبز بار دیگر توجه به قدرت ارتباط های ضعیف کلیدی می نماید.
اگر یکی از ضعف ها در جنبش سبز را عدم مشارکت گروه های مختلف اجتماعی بدانیم، باید به این نکته توجه کنیم که شبکه های مجازی در شرایط کنونی امکان از بین بردن این ضعف را ندارند، چرا که هر چقدر اخبار و آگاهی در این فضا تولید و پخش شود امکان سرایت آن به بسیاری از گروه های اجتماعی که دسترسی به اینترنت ندارند کم است و بدین ترتیب اصولا این گروه های اجتماعی در معرض جنبش از طریق شبکه های مجازی قرار نمی گیرند و به همین ترتیب شبکه های اجتماعی مجازی قادرنیستند انگیزه برای مشارکت این گروه های اجتماعی را به حد محسوسی افزایش دهند و امکان شکل گیری هنجار اجتماعی به نفع مشارکت در جنبش از طریق این شبکه های اجتماعی مجازی فراهم نیست. بنابراین باید برای ارتباط و تقویت پل های ارتباطی چاره ای اندیشید و رابطه های ضعیف را در مرکز توجه قرار داد. یکی از راه های موثر می تواند تاکید بر دیوارنویسی، پول نویسی، پخش کاغذی اخبار و نوشته های اینترنتی(4)، ایجاد رسانه های همه گیرتر چون رادیو و تلویزیون ماهواره ای سبز باشد. ولی این روش ها تنها می تواند نقش در معرض جنبش قرار دادن شبکه های اجتماعی را تقویت کند راه موثر و مکمل توجه همه فعالان شبکه های مجازی جنبش سبز به  رابطه های ضعیفشان در شبکه های حقیقی است که در نوشته پیشین به آن اشاره شد. رابطه هایی که می تواند پلی باشد بین شبکه مجازی سبز و شبکه کارگران، روستانشینان، بازاری ها، افراد مسن و حتی خانواده های اقتدارگرایان.

انجام و نتیجه گیری
گسترش و نفوذ جنبش سبز، تقویت شبکه های اجتماعی مجازی و حقیقی به اقدامات  عملی و پایه ای همه همراهانِ جنبش سبز بستگی دارد. شبکه های اجتماعی مجازی یکی از ابزارها و راه های موثر تولید و نشر اخبار و آگاهی ها هستند. بعلاوه، رابطه ها در شبکه های اجتماعی مجازی انگیزه های مشارکت را در میان افراد افزایش می دهند. اما با توجه به جمعیت شناسی کاربران اینترنت در کشور باید گفت ساده انگارانه است اگر تصور کنیم برای گستردگی جنبش سبز تکیه بر شبکه های مجازی کافی است. ضمن آنکه اگر این رابطه ها و افراد شکلی حقیقی به خود نگیرند شبکه های مجازی کارکردها و نقش های یک شبکه اجتماعی حقیقی در جنبش اجتماعی را نمی توانند یابند. برای تقویت این شبکه های اجتماعی در فضای مجازی دو نکته توجهشان ضروری است؛ نخست اعتماد سازی و شناسایی افراد در شبکه های اجتماعی، دوم توجه به پل های ارتباطی فضای مجازی با فضای حقیقی که می تواند رابطه های ضعیف فعالان شبکه های مجازی در شبکه های حقیقی نیز باشد. هر کنشگری جدا از شبکه ای از دوستان که در شبکه های مجازی دارد درگیر شبکه های اجتماعی حقیقی ای چون خانواده، هم کلاسان، همکاران، همسایه و غیره نیز است که توجه به آن ها و یافتن راه هایی برای انتقال اخبارو آگاهی های فضای مجازی ضروری است.
باز هم باید این نکته را به خود یادآور شویم که: پویایی و پیشروی جنبش سبز مسئولیت پذیری، آمادگی به پرداخت هزینه، صرف انرژی و وقت تک تک کسانی که خود را عضو جنبش سبز می دانند را طلب می کند.

(1)    در برخی مواقع جای افراد، سازمان ها و حتی کشورها به عنوان گره های شبکه تعریف می شوند. در شبکه مجازی می توان از کاربرها یا نام های کاربری به جای افراد استفاده کرد.
(2)    چکیده نتایج طرح آمارگیری از کاربران اینترنت در سال 1387 در سایت مرکز آمار ایران قابل دسترسی است. http://www.amar.org.ir/
(3)    کاربر اینترنت در این پیمایش کسي است که از دوازده ماه قبل از زمان آمارگيري تا زمان آمارگيري (دي ماه ١٣٨٧) در داخل کشور، با اتصال به شبكه  اينترنت به هر مدت، حداقل از يكي از خدمات اينترنتي استفاده کرده باشد.
(4)    در این خصوص تلاش های ارزنده ای شده است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. از جمله : خبرنامه کاغذی و دیوارنویس