نقش «موقعیت» در شبکه های اجتماعی
منبع: جمهوری خواهی
منبع: جمهوری خواهی
پس از روزها بیخبری، زمانی که بالاخره گزارشی از دیدار میرحسین موسوی و زهرا
رهنورد با فرزندانشان در تارنمای کلمه کار شد، موجی از تحرک در میان همراهان جنبش در
دویستمین روز قطع ارتباط رهبران جنبش سبز با همراهان آن درگرفت. اما آنچه در این
میان شاخص شد و این پدیده را به یک کنش عملی وسیع بدل کرد، انتشار یک حاشیه
در آغاز به نظر کم اهمیت از این دیدار بود که یکی از بستگان میرحسین موسوی در
فیسبوک خود منتشر کرد: "این کتاب [گزارش یک آدم ربایی اثر مارکز] را ...
سفارش کرده است به دخترا که حتما بخونید". مرور سلسله حوادث پیرامون این گزارش و خبر، از یک سو
تواناییهای جنبش سبز را در بکار
گرفتن شبکههای اجتماعی اعم از رسمی و غیررسمی و آنلاین و آفلاین را نشان میدهد و
از سوی دیگر، بخشی از ضعف و آسیب این کاربری را برجسته میسازد. در این یادداشت به
هر دو آنها خواهم پرداخت.
هنوز چندروزی از خبری شدن دیدار میرحسین و رهنورد با فرزندانش نگذشته
بود که همسر برادر میرحسین در صفحه
فیسبوک خود
با انتشار تصویری از کتاب "گزارش یک آدمربایی" اثر گابریل گارسیا مارکز
سفارش میرحسین به خواندن این کتاب به فرزندانش را همگانی کرد. این پیام که برای
جویا شدن از احوال این روزهای رهبر جنبش سبز باید این کتاب را مطالعه کرد به سرعت
از طریق شبکههای اجتماعی منتقل شد. بلافاصله
نسخه دیجیتالی کتاب برای دانلود کردن به اشتراک گذاشته شد(1) و از طریق همین شبکههای
اجتماعی خبررسانی شد. در همان روز نخست بیش از دوهزار بار فایل کتاب دانلود شد. در
پی آن صفحه ای نیز با عنوان گزارش یک آدم
ربایی - حال و هوای یک رئیس جمهوری در حصر در فیسبوک و
توییتر ساخته شد و اعضای صفحه که ساعت به ساعت بر تعدادشان افزوده میشد با
یکدیگر کتاب را مرور کردند و جملهها و
عبارت هایی از آن را در آن صفحه به اشتراک گذاشتند. بسیاری از سایتهای خبری نیز این مضمون را تکرار کردند: "اگر
میخواهید از شرایط من در این ایام جویا شوید کتاب "گزارش یک آدمربایی"
اثر گابریل گارسیا مارکز را مطالعه کنید."
در این میان با انتشار تصویری از صفحه فیسبوک
نویسنده کتاب –گابریل گارسیا مارکز- اخبار پیرامون گزارش یک آدمربایی
در شبکه های مجازی اوج گرفت(2). شبکههای اجتماعی عکسی از صفحه فیسبوک
مارکز با بیش از سیصدهزار عضو را به اشتراک گذاشتند که مارکز با
زبان انگلیسی همان جمله معروف را به نقل از میرحسین موسوی آورده بود. گردش
این خبر و هجوم به صفحه مارکز در نوع خود کمنظیر بود بطوریکه ظرف سه روز بیش از
سه هزار و پانصد نفر این پست مارکز را «لایک» کردند و نزدیک به هزار نفر آن را در
فیسبوک به اشتراک گذاشتند. در آغاز هفته نیز رسانه ها گزارش کردند دو
چاپ متفاوت از کتابِ گزارش یک آدم ربایی پرفروشترین کتابهای این هفته شدهاند.
این خبر نیز خود به موضوع داغ بالاترین
تبدیل شد.
این واقعه در نگاه اول طبیعی مینماید: بارها از زمان خیزش جنبش سبز با اتفاقهای مشابهی مواجه بودهایم، هرچند
که در این دوسال و نیم کمتر اینگونه رویدادها بطور جدی موضوع تحلیل قرار گرفتهاند.
مرور دقیق و تحلیل این رویداد از دو منظر حائز اهمیت است؛ از یک سو قدرت انگیزهبخشی
و امکان کنشهای جمعی و خبررسانی فضای آنلاین را آشکار میسازد و ما را به تقویت
این امکانات ترغیب میکند و از سوی دیگر، از آسیبهای استفاده از این فضا پرده برمی دارد که
باید به آن ها توجه داشته باشیم و برای رفع آنها کوشش کنیم. در خطوط زیر با کمک ابزار و الگوهای جامعهشناسی واقعه اخیر
را مرور خواهم کرد و سپس به تحلیل آن خواهم پرداخت.
بررسی چرخه کامل واقعه
خبر دیدار میرحسین و رهنورد با فرزندانشان و جملهای از
رهبر جنبش سبز، همچون منبع انگیزه برای جامعه عمل میکند. رویدادی در فضای "آفلاین"
توجه کنشگران رسمی و غیررسمی جنبش سبز را به دریافت و انتشار خبر و گرفتن جزییات
پیرامون آن ترغیب میکند. الزامات این توجه در فضای آنلاین محقق میشوند؛ یعنی خبر
درجایی تولید و منتشر میشود که شبکههای بهمپیوسته جنبش سبز فعال هستند و نسخه
الکترونیکی کتاب در همان فضا قرار میگیرد تا بهسرعت، تعداد افراد زیادی بتوانند به
آن دسترسی پیدا کنند. همچنین، شبکههای "آنلاین" و رسانههای اینترنتی -به
دلیل کم ریسک بودن و اینکه کنشگران سبز در آنها دستِ بالا را دارند- محل و بستر
کنش قرار میگیرند. کنش جمعی از انگیزه نشات گرفته درفضای آفلاین زایده میشود؛ شور
و شوقی که پیرامون صفحه "گزارش یک آدم ربایی - حال و هوای یک رئیس جمهوری در حصر" بهوجود آمد از وجود انگیزه مشارکت بسیار
بالا در میان کاربران نشان دارد. لازم به یادآوری است هر کنش جمعی، چه در فضای
آنلاین و چه آفلاین، نیاز به انگیزه مشارکت دارد. با فعال شدن شبکههای رسمی و
غیررسمی عده زیادی انگیزه مشارکت مییابند و اخبار و گزارشهای فراوانی پیرامون موضوع
نوشته میشود و حوادث دیگری در کنار آن رقم میخورد و به فضای آفلاین کشیده میشود.
در مورد مشخص اخیر، خبر از طریق شبکههای غیررسمی در فضای آفلاین پخش شدهاست
بطوریکه کسانی که دسترسی به نسخه الکترونیکی کتاب نداشتهاند یا آنقدر
با خواندن کتاب آنلاین راحت نیستند انگیزه خرید کتاب وخواندن پیدا میکنند و
نسخه کاغذی کتاب نیز خواهان بسیاری پیدا میکند و به فهرست پرفروش ها می
رسد.
خلاصه آنکه اتفاقی در فضای "آفلاین" این
قابلیت را مییابد که انگیزه مشارکت در فضای "آنلاین" بیافریند.
کنشگران رسمی و غیررسمی در فضای آنلاین به انتشار خبر و خلق کنشهای جمعی و انگیزه
آفرینی و آگاهیرسانی و گفتوگو اقدام میکنند. انتشار خبر و ایجاد
انگیزه به حدی میرسد که موضوع از طریق شبکههای واسط مانند رسانههای
صوتی و تصویری و شبکههای غیررسمی "آفلاین" به بسیاری دیگر که دسترسی به
اینترنت ندارند سرایت میکند و به یک اتفاق و کنش هماهنگ در فضای آفلاین منتج
میشود. از سوی دیگر این اتفاق وجهی جهانی مییابد و
از مرزهای جغرافیایی، ملی و زبانی نیز گذر میکند.
این چرخه کاملترین چرخه استفاده از شبکههای آنلاین
در جنبشهای اجتماعی است. همه این رویداد نشان از قدرت ما (سبزها) در بخدمت گرفتن
اینترنت و شبکههای اجتماعی در خبررسانی، افزایش انگیزه، خلق و شکلدهی کنش
جمعی و دستِ آخر، رساندن پیام به ماورای مرزهای جغرافیایی و ملیمان و
انعکاس آن است. اما در این چرخه یک نکته مغفول مانده که باید به آن توجه نشان داد. آگاهی از آنکه مسیر این چرخه
چگونه طی میشود و کنشگران و ابزارهای درونی این چرخه چه هستند و چگونه عمل میکنند
برای کنشگران رسمی و غیررسمی یک جنبش اجتماعی حائز اهمیت است. اتفاقا با نگاهی
مجدد به رویداد ما را به این امر هشدار میدهد که این آگاهی نه تنها در میان
همراهان سبز که حتی در میان کنشگران دائمی سبز نیز وجود ندارد.
اینترنت چراغ جادو نیست
گابریل گارسیا مارکز هم از میرحسین موسوی میگوید عبارتی بود که صدها و شاید هزارها بار در صفحههای شبکههای
اجتماعی و رسانههای آنلاین در این چند روز نقش بست. این اشاره دارد به همان لینک
و جمله ای که درصفحه گابریل گارسیا مارکز آمدهاست. یعنی جمله "اگر میخواهید از شرایط من
در این ایام جویا شوید کتاب "گزارش یک آدمربایی" اثر گابریل گارسیا
مارکز را مطالعه کنید." واقعیت
این است که گابریل گارسیا مارکز در صفحه فیسبوکش تنها لینک پست یک وبلاگ
انگلیسی زبان را به اشتراک گذاشتهاست و برای توضیح بیشتر بخشی از
آغاز همان پست وبلاگی در مورد گزارش دیدار میرحسین را آوردهاست، اما با نگاهی به
نُتهای نهصد و اندی به اشتراک گذارنده این پست در مییابیم هیچیک به اصل منبع
اشارهای ندارند و اغلب تصورشان این است که این عبارت نوشته مارکز است.
"نامه های
ایرانی" وبلاگی است متعلق به گلناز اسفندیاری
گزارشگر ارشد رادیو اروپای آزاد. نویسنده وبلاگ بطور منظم با آشنایی به حساسیتهای
مخاطب خارجی و البته با شناخت از تحولات سیاسی اجتماعی ایران به شکل حرفهای و
دقیقی مطلب مینویسد و به این ترتیب جایگاه ویژهای میان مخاطبان خارجی یافتهاست.
این وبلاگ برای دومین سال متوالی نامزد دریافت
جایزه جهانی روزنامهنگاری آنلاین شدهاست. بدین ترتیب
وقتی در این وبلاگ اشاره به حصر میرحسین میشود و همان عبارت معروف به زبان
انگلیسی نشر پیدا میکند، شبکههای اجتماعی این خبر را به گردانندگان فیسبوک مارکز
میرسانند و او هم آن را بازنشر میکند.
در بحث شبکههای اجتماعی جدا از گستردگی، تراکم، سایز و قدرت
پیوندها، مبحث موقعیت (position) نیز بسیار
حائز اهمیت است. اینکه کنشگران فعال در چه موقعیتی در شبکه اجتماعی قرار دارند،
مثلا اینکه کدام نقاط در حد واسط میان دوشبکه مجزا قرار گرفتهاند، از اهمیت بسیار
ویژه ای برای انتقال خبر برخوردارند(3). اینکه کاربران ایران (بویژه ساکنین ایران)
بدلیل آشنایی محدود به زبان انگلیسی به شدت از شبکههای اجتماعی انگلیسی زبان منفک
هستند از ضعفهای ساختاری است. اینکه ما در عرصه جهانی نویسندگان معتبر انگشت شماری
داریم که مسائل سیاسی اجتماعی روز ایران را به مخاطب بین المللی برسانند یا آن
مسائل را به ایران انتقال دهند از کاستیهای جنبش سبز و جامعه ایرانی است. و از آن
مهمتر اینکه هزار نفر و چند ده رسانه بدون توجه به واقعیت خبر آن را انتشار دهند
از یک سهلانگاری و سادهانگاری جمعی حکایت دارد. عدم توجه به این مسائل بیعملی ما در رفع این کاستیها را به همراه دارد. اینکه
بسیاری پست بلاگر ایرانی را با عنوان مارکز از حصر میرحسین میگوید به اشتراک گذاشتند جای تأمل فراوان دارد. کنشگران
علاوه بر وجه جهانی شدن صدای میرحسین محصور باید بر شیوه انتقال آن توجه و تأکید
میکردند.
باید
توجه داشته باشیم اینترنت چون چراغ
جادویی نیست که هرزمان در اختیارمان قرار گرفت به همه آرزوهایمان از طریق آن دست
یابیم. بلکه باید بدانیم چگونه از آن استفاده کنیم و آن را بخدمت بگیریم. مزیتهایش
کجاست و آسیبهایش کدامند. با جزییات ابزارها و اجزایش و چگونگی عملکرد و راه درست
استفاده از آن آشنا باشیم. موقعیت خودمان را در شبکه آنلاین درنظر داشته باشیم و
سعی بر بهتر کردن این موقعیت داشته باشیم. این رویداد نشان داد چگونه موقعیت همسر
برادر میرحسین به عنوان یک منبع مورد اعتماد به نشر خبر انگیزهبخش مطالعه کتاب
مارکز انجامید و چگونه یک بلاگر شناخته شده برای جامعه انگلیسی زبان باعث شد خبر
حصر میرحسین و این دیدار، وجه فراملی پیدا کند و صفحه فیسبوک مارکز آن را انعکاس
دهد.
-------------------------------------------
(1) اولین لینک دانلود پانزده
دقیقه بعد از توضیح همسر بردار میرحسین زیر همان لینک قرار گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر